نظارت
ارنست هاس، ۱۹۵۱، لندن
-
این عکس ارنست هاس، یکی از چالش برانگیزترین عکسهای خبری اوست. رخدادی را شاهد هستیم که توسط آینهها به قطعات مختلف تقسیم شده و مجموعا کامل کننده همدیگر هستند و میتوان بدون آنکه جلب توجه کرد، آن را دید. نوعی نظارت پنهانی. سطح دیگری از عکس، فردی است که مستقیما به دوربین نگاه می کند. در این سطح دوم به صورت همزمان دو بسته اطلاعاتی ارائه میشود: اول آن که این فرد خود مشغول چشمچرانی یا نظارت بوده است و دوم آنکه توسط دوربین غافلگیر شده است، یعنی خود در دام یک ناظر دیگر افتاده است.
از دید فلسفی، نظارت و پاییدن، با یک فاصله بین ناظر و سوژه نظارت همراه است. این فاصله علاوه بر اینکه در خود متضمن قدرت برای ناظر است، سوژه نظارت را آزاد میگذارد تا به صورت طبیعی رفتار کند. این فاصله باعث میشود که ناظر و سوژه نظارت گاه هیچوقت با یکدیگر برخورد مستقیم نداشته باشند. اگر این فاصله از بین رود، هم قدرت ناظر تغییر و هم رفتار سوژه نظارت تغییر میکند. این تغییر رفتار گاه در اجتماع مورد نیاز است. مثل دوربینهای کنترلی پلیس.
در عکس فوق با سه سطح نظارت مواجه هستیم: در سطح اول مرد عینکی ناظر مردمی است که در آینهها دیده می شوند. سطح دوم، دوربین عکاس ( و ما به عنوان بیننده عکس) ناظر مرد عینکی است ( هستیم) و سطح سوم دوربین عکاس ناظر مردمی است که در آینهها دیده میشوند. فقط در یکی از این سه سطح، نظارت، آشکار شده است و تنش موجود در عکس، حاصل این امر است. کلمه Perfect در یکی از آینهها، خود داستان این نظارت را به یک تناقض تبدیل میکند.
در زمان جنگ جهانی دوم، ارنست هاس مدتی در کمپهای کار اجباری آلمان کار کرده و نظارت زندانبان بر زندانی را بخوبی تجربه کرده بود.